دیکشنری
داستان آبیدیک
livable house
english
1
general
::
مسکن زیست پذیر
واژگان شبکه مترجمین ایران
ترجمه مقالات انگلیسی به فارسی
دارالترجمه
LITTLE WHITE LIE
LITTLE WORK NEVER HURT ANYONE
LITTLE’S AREA
LITTLENECK CLAM
LITTLENESS
LITTORAL
LITTORAL STATES
LITURGICAL
LITURGICS
LITURGIOLOGIST
LITURGIOLOGY
LITURGIST
LITURGY
LIVABILITY
LIVABLE
LIVABLE HOUSE
LIVABLE STREETS
LIVE
LIVE A DOG'S LIFE
LIVE A LIFE OF
LIVE ABOVE
LIVE AMONG
LIVE AND LEARN
LIVE AND LET LIVE
LIVE APART
LIVE AROUND
LIVE BAIT
LIVE BEARING
LIVE BEYOND MEANS
LIVE BOX
معنیهای پیشنهادی کاربران
پرکردن نام برای ارسال نظر ضروری است
نام و نام خانوادگی
شماره تلفن همراه
متن معنی یا پیشنهاد شما
پاسخ به نظر و معنی پیشنهادی
نام و نام خانوادگی
پر کردن نام برای ارسال گزارش ضروری است.
شماره تلفن همراه (اختیاری)
نظر شما در مورد این معنی
متنی برای نظر وارد کنید.
عبارت داخل کار را وارد کنید